379
لابد به هوای یک مطلب عاشقانه اومدید؟ نه نه. دیوانه کننده اوضاعی بود که با آن درگیر این چند روزه درگیر بودم. واقعا بعضی از مشتری ها من را تا مرز جنون می برند.
خدایا توبه، از این که شماره ام را نوشتم گذاشتم سر در پیجم. :| فرت فرت زنگ میزد. "خانم این و ندارین؟" دو دقیقه بعد زییییینگ "خانم اون و ندارید؟ خانم چرا اون که من پسندیدم و تموم کردین؟" :| نکنیم از این کارها. روانی نکنیم فروشنده را.

پ.ن: دیگه همین. :| یعنی بیست و چهار ساعت نشد از اظهار ندامت و پشیمانی من بابت اون سری که رفتم سبزی خورشتی خریدم آوردم پاک کردم،خرد کردم یه بخشیش رو هم گندوندم. :/ امروز مثل آهو توی دشت رفتم از هول کرونا باز سبزی خریدم. :/ خب استرس داشتم سبزی خرد کرده بگیرم. :| بعدم عین آهوهای مفلوک کیسه چند کیلویی خریدم رو تا خونه لنگون لنگون کشیدم. :/ سرتا پام رو ریختم توی ماشین رختشویی کلید و کارت عابر رو هم شستم. خاک سرخ بر سر کرونای نکبت :/ همین. برم بخوابم که رو به موتم. شبتون بخیر. التماس دعا

والی الله ترجع الامور .

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قهوه دات کام Computer Sciences صنایع دستی نیلگون تحلیل روزانه بازار فارکس، بورس و ارز باز هم برای تو تحصیلات تکمیلی کامپیوتردانشگاه آزاد اسلامی نیشابور آرشیو آثار آرش حسینیان چیت تمام گیم ها نجوم اسلامی شکلک کده